وقتی از تو جدا شدمدر خیابانی کهباد در آغوش کشیده بود"برگها را"
یک دفعه از پشتمرا گرفتیبه صورتم سیلی زدی
فروریخت احساسدر هم گسیخت حتی تنفس
و من هنوز هم تو را نبخشیده امچون لایق بخشودن نیستیهمین...